این روزها با پدیدهای در بازاریابی محتوایی روبرو هستیم که اسم آنرا “داعش تخصصی” گذاشتهام. پدیدهای که چندان هم جدید نیست، قبل از آن در برندینگ، بازاریابی، فرهنگ سازمانی و سایر موضوعاتی که به نوعی با “تفکر طراحی” مرتبط بودهاند نیز، دیده شده است.
برچسب: بازاریابی محتوا
مخاطب شبیه این نمادهای انسانی که ترسیم میکنیم نیست، شبیه کلمات کلیدی دانشجو، ۲۵ ساله و دارای درآمد متوسط هم نیست، مخاطب هر روز زندگی میکند، کار میکند، دغدغههای ذهنی داشته و برای حل مشکلاتش تلاش میکند، میتوانیم مخاطب را خطی، بدون حرکت و بدون جان تصور کنیم، و میتوانیم در برنامهریزی بازاریابی محتوایی مخاطبی زنده را تجسم کنیم که هر روز از حالش باخبریم … وقتی سوال میکنم مخاطب کسب و کار شما چه کسی است؟ افراد زیادی هستند که تازه به مخاطب فکر میکنند و در همان لحظه با توجه به تجربهای که دارند کلمات کلیدی را پشت سر هم بعنوان مخاطب معرفی میکنند، که چیزی شبیه این جمله میشود: دانشجویان ۱۸ تا ۲۵ ساله که درآمد متوسطی دارند و در تهران زندگی میکنند.
وب سایت های خوشمزه، بی مزه و بد مزه وب سایت هایی که معمولا به آنها سر میزنید را در ذهن خود مرور کنید، چرا به آنها سر می زنید؟ اگردلیل شما چیزی شبیه این است که فلان وب سایت اطلاعاتی درباره جدیدترین های فناوری اطلاعات در اختیارتان قرار میدهد، سوال دیگری از شما می پرسم، وب سایت دیگری نیست که چنین اطلاعاتی را ارائه کند؟ پس چرا آن وب سایت خاص را برای در جریان بودن انتخاب کرده اید؟
خبر بدی دارم، برای بازاریابی محتوا نسخه واحدی وجود نداره، قبل از اینکه قضاوت کنید و در موافقت یا مخالفت این جمله فکر کنید، یک مثال میزنم :
شبکه های اجتماعی