متن عالی مستدام

متن عالی مستدام

هر روز کلی متن های مختلف رو میبینیم و میخونیم ، کدومیک از اونها یادمون میمونه و کدومیک نه ؟ چرا بعضی ار تبلیغ های تلویزیونی چندین و چندسال توی ذهنمون هستن و ماندگارن اما برخی دیگه نه ! به نظرتون ممکنه این یادموندن ها صرفا اتفاقی باشه ؟ مثلا اون تبلیغی که شخص روی دست خودش یه ضربدر میزد رو یادتونه ؟ یا تبلیغی که مدام یه عبارتی رو تکرار میکرد چطور ؟

مثلا میگفت میخوام خودکار بخرم یکی دیگه میگفت خودکار فلان ، میخوام جامدادی بخرم میگفت خودکار فلان ، یخوام ترک تحصیل کنم خودکار فلان البته تبلیغ خودکار نبودا من خواستم غیر مستقیم اشاره کنم و ممنون که منظورم و فهمیدید و من و بیشتر از این به دردسد ننداختین . یه کم فکر کنید چه چیزهای یادتونه ؟ اما این اتفاقی نیست .

شاید برای شما هم اتفاق بیفتد !بله بله ، دقیقا شاید برای شما هم اتفاق بیفته ، یه کتابی چندسال پیش منتشر شد و توی دنیا سر و صدای زیادی کرد بنامMade To Stick که البته ترجمه فارسی اون با نام ایده عالی مستدام منتشر شد . اما این کتاب راجع به همین موضوع یعنی ماندگاری متن ها ، جملات ، ایده ها و کلا ماندگار کردن صحبت میکنه . تصور کنید مراجعه کنندگان وب سایت شما متن های مربوز به کسب و کار شما رو یادشون بمونه ، چه اتفاق جالب انگیزناک و خوبی میفته !
یک ) ساده باشید:
ساده بنویسید ، ساده …. این باعث میشه که افراد راحت تر با متن های وب سایت یا وبلاگ شما ارتباط برقرار کنن ، برای اینکار میتونید از کلماتی که برای مشتری تعریف شده است استفاده کنید مثلا اگر شما فایل های صوتی مختلفی را بصورت آنلاین پخش میکنید و این فایل ها گاهی آموزشی ، گاهی مصاحبه گاهی آهنگ است بجای این توضیحات میتونید بگین ما رادیو فرهنگی آموزشی اینترنتی هستیم . کلمه رادیو برای مخاطب شما کلی معنی داره در واقع خودش تصور میکنه که احتمالا باید فایل های صوتی مختلفی پخش کنید که محتوای فرهنگی و آموزشی داشته باشن . برای ساده بودن فقط استفاده از کلمات معنی دار و روشن و واضح نوشتن کافی نیست .
اگر قراره سه چیز به مخاطب بگین ، چیزی نگین !
مثال جالبی هست که ستاره شمالی یکیه و نمیتونه چندتا باشه چون چندتا بودنش گمراه کننده است ، ستاره شمالی همونیه که راه رو با اون پیدا میکردن و هنوز هم کمک کننده است ، این یعنی اینکه برای وب سایتتون و متن هایی که برای اون مینوسید هدف مشخص و یک هدف در نظر بگیرید این کار ، کار سختیه اما جواب میده ، مثلا هدف شما ارایه ارزان ترین محصولات است ، پس لازم نیست روی بسته بندی خودتون تاکید کنید چون اینجوری مخاطب فکر نمیکنه که شما ممکنه واقعا ارزان باشید و احتمالا بخشی از پولی که برای خرید از وب سایت شما پرداخت میکنه صرف بسته بندی کالا میشه ، اگر ارزان هستید با واژه های مختلف و در زمان های مختلف تاکید کنید که ارزانید ، اینجوری هروقت پیشنهادی هم به سمت شما میاد برای ارایه کالایی مشخص ، با همین معیار یعنی ارزان بودن میسنجید و تصمیم میگیرید که شما ارایه کننده آن کالا باشید یا با هدف شما مطابقتی ندارد .
گوشی ماندگار اپل بر اساس یک ایده ساده شکل گرفت ، استیو جابز گوشی همراهی میخواست که تنها یک دکمه داشته باشد .

دو ) غیرمنتظره باشید
وب سایتی برای غیر منتظره بودن دفتر کار شرکت را بصورت زنده بر روی وب سایت نمایش می داد و یک خط زیر آن نوشته بود که ما همین لحظه هم برای مشتریان خود کار می کنیم ، یا وب‌سایت دیگری که برای حفاظت از محیط زیست فعالیت داشت به محض ورود مخاطب به وب‌سایت از ایشان می خواست حرکتی نمادین کرده و آشغالی را که در طبیعت ریخته بود با ماوس خود گرفته و داخل سطل زباله رها کند . معمولا رفتارهای غیر منتظره در ذهن ما باقی می مونن . چرا ؟ برای اینکه ذهن ما یه ماشینی داره بنام ماشین گمانه زنی که کارش حدس زدنه اتفاقات مختلفه . مثلا وقتی شما یک قابلمه روی گاز میبینید این ماشین بلافاصله حدس میزنه توی اون باید یه غذای خوشمزه باشه ، اما وقتی در اون و باز میکنید و میبینید یه لنگه کفش گلی توی اونه شوک شده و ذهن شما آماده بخاطر سپاری این تجربه میشه برای اینکه در دفعات بعد حدسیاتش رو اصلاح کنه ، حالا تصور کنید با دیدن لنگه کفش گلی داخل قابلمه جمله ای اونجا ببینید با این مفهوم که وقتی از بیرون مستقیم به سراغ قابلمه می آیید درست مثل این است که این لنگ کفش رو بخورید ، دست خود را بشویید .
این مثال من تا مدت ها در ذهن شما باقی میمونه ، امتحان کنید .

سه ) ملموس بنویسید
اگه بگم تقریبا به اندازه دو برابر جمعیت رشت توی کشورمون معلم و استاد دانشگاه داریم خیلی بهتر و بیشتر یادتون میمونه تا اینکه بگم یک میلیون و صدهزار نفر استاد دانشگاه و معلم داریم . این یعنی ملموس بودن، بهتره توی متن های وب سایت هم از این شیوه استفاده کنید ، آمارها جذاب هستند اما در ذهن باقی نمیمونن ، و ملموس کردن صحبت ها باعث میشه تا شخص ارتباط بیشتری برقرار کنه . اگر قراره که مطرح کنید پرینتری که در وب سایتتان می فروشید انصافا صدای کمی دارد ، کم برای افراد مختلف معنی های متفاوتی دارد ، اما اگر بگویید در هنگام پرینت کردن صدای تیک تاک ساعتتان را می شنوید هم موضوع را حسی کرده و هم قابل لمس کرده اید .

چهار ) معتبر بنویسید :
برای معتبر نوشتن هم آمار کمک کننده هستن ، مخصوصا توی وب و اینترنت این اتفاق ساده تره ، چرا که شما میتونید به منبع آمار لینک بدین . مثلا اگر نوشتین که نوشیدن محصولات گازدار براستی باعث پوکی استخوان می شود و فلان درصد در سال از همین طریق پوکی استخوان میگیرن میتونید راحت این متن رو لینک بدین به مطلبی که این موضوع رو تایید میکنه . از این طریق به مطلب خودتون اعتبار دادین .
یکی دیگه از روش های اعتبار بخشی بیان جزییاته ، مثلا وقتی قراره درباره تاثیر موسیقی صحبت کنید ، از تک تک اعضاء بدن صحبت می کنید مطرح میکنید بصورت سریالی موسیقی بر هر عضو چه تاثیری داره ، این موضوع باعث میشه بصو ت ناخودآگاه خواننده به حرف شما اعتماد کنه .

پنج ) احساسی بنویسید :
به نظر من جلب توجه کردن با جملات رسمی و سخت واقعا غیر ممکن شده و الان برای همراهی مخاطب باید با زبان خودش حرف زد ، از احساس گفت و مخاطب رو محور نوشته ها قرار داد ، مدتی میگفتن اگر میخواید مته به مخاطب بفروشید بگین که این مته انقدر قدرت موتورشه ، فلان قدر محکمه و … بعدها گفتن کسی بابت مته پول نمیده و مردم سوراخ روی دیوار یعنی مزیتی که مته ایجاد میکنه رو میخرن ، پس میگفتن با فلان مته سوراخ ایده آل خود را بر روی دیوار ایجاد کنید ، اما امروز مردم برای سوراخ دیوار هم پول نمیدن بلکه مزایایی که مزیت ایجاد میکنه رو میخرن ، یعنی برای سوراخ روی دیوار پول نمیدن بلکه برای اینکه عکس عزیزشون رو سریعتر روی دیوار نصب کنن پول میدن پس مینویسن : عکس عزیزانتان را بدون معطلی جلوی چشمانتان بر روی دیوار داشته باشید .
اگر این مطلب رو تو به اینجا خوندین من خیلی خوش شانس بودم ، چون تعداد نویسنده هایی که مینویسن و هیچ خواننده ای ندارن چندین برابر نویسنده هایی یه که مینویسن و متن های اونها خونده میشه . امیدوارم متن هایی که توی وب سایت ، ایمیل و هرجایی کا مینویسید مستدام باشه …

کلیک روزنامه جام جم – ۲۱ دی ماه ۱۳۹۳

4 دیدگاه On متن عالی مستدام

درج پاسخ برای سجاد بهجتی لغو پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد

فوتر سایت

نوارکناری لغزنده

درباره من

درباره من

وقتی محتوایی به مخاطب ارائه میشه، تصمیم میگیره با شما خداحافظی (Goodbye) کنه یا اینکه خریدار (GoodBuy) محتوای شما باشه، یک کلمه رو به ارزش کلمه قبل خریداری کنه و تا پایان محتوا همراه شما باشه، یا … به نظر من ارائه محتوا و کپی رایتینگ تفاوت ۲ واژه Goodbye و GoodBuy است.

شبکه های اجتماعی